محسن هاشمی: پس از فتح خرمشهر پایان جنگ امکان نداشت/ امام(ره) هم دستور دادند با توجه به اینکه بخشهایی از ایران در دست عراقیهاست، توقف جنگ جایز نیست
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۲۵۲۵۰
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: آیا پس از فتح خرمشهر فرصتی برای صلح و پایان دادن به جنگ تحمیلی پدیدار شده بود؟ این پرسش یکی از مهمترین ابهاماتی است که در خصوص جنگ مطرح میشود. حسن روحانی رییسجمهور سابق کشورمان در گفتوگویی که مردادماه 93 صورت داده، به برخی مخالفتها در ارتش پس از فتح خرمشهر اشاره میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه این گزارهها بهانهای است که ما را به جلسه گفتوگو با محسن هاشمی فرزند آیتالله هاشمیرفسنجانی و یکی از مهمترین چهرهها در جنگ 8ساله میکشاند تا روایتی از همه احتمالات برای مخاطبان فراهم شود. هاشمی با استناد به خاطرات پدرش اعلام میکند، هیچ تضمین عینی برای پایان دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر وجود نداشت که ایران مبتنی بر آن بتواند به صلح با صدامی فکر کند که جز تجاوز و جنگ و درگیری فکر دیگری نداشت.
ابهامات فراوانی درباره امکان پایان دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر مطرح میشود. آیا آیتالله هرگز در این زمینه صحبتی کرده بودند؟
همانطور که مستحضرید جنگ در اواخر شهریورماه یا اوایل مهرماه 59شروع شد؛ نیمه اول سال60 پس از جنگ در داخل ایران هم بحرانهای سیاسی دامنهداری وجود داشت؛ ازجمله اختلافات میان رییسجمهوری (بنیصدر) و مجلس وقت. این مشکلات باعث شده بود به مقوله جنگ توجه جدی نشود. روندی که باعث شد ارتش عراق به داخل کشور وارد شود و خونینشهر را اشغال کند. ترور آیتالله خامنهای، ماجرای انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهدای 7تیر و متعاقب آن ترور شهیدان رجایی و باهنر به عنوان رییسجمهور و نخستوزیر، کشور را وارد دورهای از بحرانهای پیدرپی کرد. با حل این مشکلات، در نیمه دوم سال60 کشور ثبات بیشتری پیدا کرد. آرامش در حوزه سیاسی باعث هماهنگی بیشتر در جبهههای نبرد در سال61 شد. پس از عزل بنیصدر و فرار او از کشور و افزایش همکاری سپاه، ارتش، بسیج و نیروهای مردمی زمینه فتوحات تازهای در کشور ایجاد شد. این روند ابتدا در تاریخ 5مهرماه 60 منجر به حصر آبادان شد، اما آزادسازی خرمشهر تا 3خرداد 61 طول کشید.
خاطرتان هست در ماهها و هفتههای منتهی به 3خرداد 61 چه تحولاتی در کشور پشت سر گذاشته شد؟
اگر اشتباه نکنم نیمهشب 10اردیبهشت سال 61 بود که پس از عملیات فتحالمبین، عملیات بیتالمقدس آغاز و توفان عظیمی علیه صدامیان شکل گرفت. رزمندگان ایرانی از کارون گذشتند و دشمن را در فاصله غرب کارون و جاده اهواز- خرمشهر تار و مار کردند و بقایای دشمن را فراری دادند. هدف اصلی این عملیات هم آزادسازی خرمشهر بود. این مهم محقق شد و خبر آزادسازی در سوم خرداد ایران را غرق شادی و سرور کرد.
پس از آزادسازی خرمشهر بسیاری معتقدند که میشد به سمت صلح و پایان جنگ حرکت کرد. چرا این روند محقق نشد؟ حسن روحانی در یکی از گفتوگوهایش اعلام کرده که ارتش خواستار پایان جنگ بوده است؟
پس از فتح خرمشهر و غنایم زیادی که نصیب ایران شد، موضوع راهبرد آینده مطرح شد. با توجه به اینکه صدامیان هنوز بخشهایی از کشور را در دست داشتند، پایان جنگ امکان نداشت. از سوی دیگر صدامیان تبلیغ میکردند که به دنبال صلح و پایان جنگ هستند، اما مناطقی را در اشغال خود داشتند. در آن برهه در اثر تبلیغاتی که در عراق صورت میگرفت، رسانههای غربی هم تلاش کردند ایران را جنگطلب نشان دهند. اینگونه فضاسازی کردند که عراق خواهان صلح است، اما ایران زیر بار صلح نمیرود که البته درست نبود. در حالی که عراق تنها نقاط آسیبپذیر را رها کرده بود. به همین دلیل امام(ره) هم دستور دادند با توجه به اینکه بخشهایی از ایران در دست عراقیهاست، توقف جنگ جایز نیست. امام(ره) حتی طرح این موضوع را هم درست ندانسته و باعث افت روحیه رزمندگان میدانستند. در آن زمان دشمنان انقلاب که مجموعهای از اعراب و... بودند به دنبال فرصتی میگشتند تا ارتش صدام را بازسازی کنند. توقف جنگ در آن زمان این فرصت را در اختیار آنها قرار میداد. اغلب رزمندگان هم به دنبال آن بودند تا جنگ را به گونهای برنامهریزی کنند که صدام از خاک ایران خارج شود.
آیا فقط بحث آزادسازی مناطق اشغالی ایران مطرح بود یا اینکه فتح مناطقی از عراق هم مطرح بود؟
این بحث مطرح شد که ایران نقاطی را بگیرد تا صدام وادار به صلح شود. اما امام(ره) اعلام کردند ورود به خاک عراق را صلاح نمیدانند. مثلا معتقد بودند این رفتار باعث تحریک عواطف مردم عراق به نفع عراقیها میشود. یا باعث تحریک حس ناسیونالیستی کشورهای عربی به نفع صدام میشود. ضمن اینکه ورود به خاک عراق را باعث صدمه دیدن مردم عراق میدانستند. حتی امکان داشت که با ورود ایران کشورهای غربی هم وارد جبهه جنگ شوند. به همین دلیل اجازه ورود به خاک عراق داده نشد.
اما ایران در سالهای بعد مناطقی مانند فاو و... را گرفت. این روند چگونه شکل گرفت؟
در برههای امام (ره) تصمیم گرفتند برای پیدا کردن دست بالا بدون اینکه ایران وارد شهرهای عراق شود، مناطقی از عراق را اشغال کند. به این دلیل از سال 62 و در جریان عملیات والفجر اولین حکم فرماندهی جنگ به نام آیتالله هاشمیرفسنجانی نوشته شد.
پس از فتح خرمشهر شاهد حضور برخی هیاتهای میانجی هم در ایران هستیم. در آن برهه شایعاتی هم شکل گرفت که این هیاتها حاضرند خسارت جنگ را هم بدهند. این ادعاها درست بود؟
بله درست است؛ برخی هیاتهای میانجی به ایران آمدند و همزمان شایعاتی هم شکل گرفت. برخی منابع نامعلوم عنوان میکردند کشورهای عربی پذیرفتند خسارات جنگ را به ایران بدهند.
حسن روحانی هم که در آن زمان رییس کمیسیون دفاعی مجلس بود به این موضوع اشاره میکند.
این موضوع کاملا شایعه بود و جدی نبود، اتفاقا زمانی که مطرح میشد برای روحیه رزمندگان ایرانی مشکل ایجاد میکرد. این شایعات برای پرداخت خسارات جنگ در فضایی مطرح شد که حتی میانجیها هم یک چنین مسائلی را مطرح نمیکردند اما فضاسازیهایی در رسانههای خارجی در این زمینه مطرح میشد. آیتالله هاشمیرفسنجانی در مقدمهای بر یکی از خاطرات خود مینویسند: «دشمنان از این حربه استفاده میکردند؛ معمولا از قول منابع نامعلوم شایع میکردند، حامیان سابق عراق آماده پرداخت خسارات جنگ هستند. از طریق یک چنین فضایی آمد و رفت میانجیها شروع شد. از سوی سازمان کنفرانس اسلامی، هیات مهمی مرکب از سران چند کشور اسلامی آمدند. افراد، جداگانه از سوی دولتها و سازمانهای جهانی هم میآمدند. پیغامها و تلفنها فراوان بود و برای تحت فشار گذاشتن ایران بزرگ میشدند. قابل توجه اینکه هیچکدام از اینها پیشنهادی که بتواند بخشی از مطالبات مردم و حقوق مسلم ایران را تامین کند، نداشتند. حتی حاضر نبودند تضمینی بدهند که عراق پس از بازسازی نیروهایش، دوباره دست به تجاوز نزند. بنابراین نظر برخی از کارشناسان این شد که اینها بیشتر برای وقتکشی و تاخیر پیشروی ایران و خرید زمان برای آمادگی بعث عراق و... میآیند. در عین حال ایران هیچگاه مانع حضور میانجیها نشد که تا آخر هم ادامه داشت. در این اخبار حتی به مبلغ خسارت بدون کارشناسی هم اشاره میکردند و باعث تحریک و خشم رزمندگان میشد. من چون در مجلس حضور داشتم و سخنگوی شورای دفاع بودم بیش از دیگران مورد مراجعات اینگونه بودم.» موارد زیادی از این توضیحات در خاطرات سال 61 آیتالله هاشمیرفسنجانی وجود دارد. نتیجه نهایی مذاکرات این شد که باید صدام را از خاک ایران بیرون کنیم، مگر اینکه تضمینی برای عدم اشغالگری صدام ارایه شود. تضمینی که تا سال 67 هرگز ارایه نشد.
منبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه دفاع مقدس آزادسازی خرمشهر محسن هاشمی فتح خرمشهر زلزله ترکیه و سوریه آیت الله هاشمی رفسنجانی پایان دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر حسن روحانی پایان جنگ شکل گرفت هیات ها امام ره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۵۲۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیرعبداللهیان، وزیر خارجه: حمله ایران {به رژیم اسرائیل} کاملاً ضروری بود چون ایران گزینه دیگری جز آن نداشت/ دفاع مشروع و اقدام متقابل و متناسب ایران پایان یافته/ باید رژیم اسرائیل وادار گردد از تکرار هرگونه ماجراجوئی نظامی علیه منافع ایران دست بردارد
به گزارش جماران؛ متن کامل سخنرانی حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در نشست عالیرتبه شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص "وضعیت خاورمیانه، شامل مسأله فلسطین" در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیس،
طی ماه های گذشته، شورای امنیت نشستهای متعددی را برای رسیدگی به جنایاتِ جنگیِ ترکیبی و نسل کشی رژیم اسرائیل در غزه برگزار کرده که علیرغم تصویب سه قطعنامه و یک بیانیه مبنی بر درخواست توقف فوری جنگ و ارسال همهجانبه کمک به مردم، «هیچ نتیجه عملی» - تکرار میکنم - «هیچ نتیجه عملی» نداشته است.
طی همین مدت، دیوان بینالمللی دادگستری نیز دو قرار موقت الزامآور صادر کرده که اجرای کامل آنها «عملاً» و حداقل، مستلزم قطع کامل حملات اسرائیل و باز شدن تمام راهها از جمله مسیرهای زمینی برای کمکرسانی است.
در همین مدت، رژیم اسرائیل با وحشیگری تمام به کشتار و تخریب ادامه داده که شهادت بیش از ۳۴ هزار نفر غیرنظامیِ فلسطینیِ که اکثر آنها زن و کودک اند و مجروح شدن دهها هزار نفر، جابجایی اجباری جمعیت غزه، و تخریب عامدانه بیش از 70 درصد مناطق مسکونی و زیرساختها شامل بیمارستانها، مساجد و کلیساها، مراکز آموزشی و اماکن تاریخی و فرهنگی، هدف قرار دادن کاروانهای امدادرسانی و امدادرسانان و کشتار امدادگران آشپزخانه مرکزی جهان تنها بخشی از آثار ویرانگر آن است.
آقای رییس
حمله موشکی اول آوریل رژیم تروریست اسراییل به ساختمان سفارت کشورم در دمشق، نشان داد که این رژیم حتی در نقض اصل بنیادین مصونیت افراد و اماکن دیپلماتیک و نادیده انگاشتن کنوانسیونهای شناخته شده وین تردید نمیکند. همانگونه که اکثر اعضای شورای امنیت در نشست دوم آوریل این نهاد اعلام کردند، این حمله نقض آشکار منشور ملل متحد، حقوق بینالملل و کنوانسیون های وین بوده و بنابراین قویاً محکوم است.
شورای امنیت طی ماههای گذشته به درخواستهای رسمی و مکرر ما برای جلوگیری از حملات بیشتر رژیم اسرائیل به منافع، و مستشاران رسمی نظامی ضد تروریسم ایران هیچ اقدامی انجام نداد، متأسفانه این شورا به خاطر رفتار کاملاً غیرمسئولانه آمریکا، انگلیس و فرانسه، در واکنش به این حمله مطلقاً غیرقانونی نیز حتی از صدور یک بیانیهِ محکومیتِ صرف هم عاجز ماند!
آقای رئیس،
هیچ دولتی -- تکرار میکنم -- «هیچ دولتی» در مقابل چنین حمله موشکی گستاخانه و جدی به سفارت کشورش، که یکی از نمادهای حاکمیت آن بشمار میرود، و همچنین کشتار (و به شهادت رساندن) ماموران قانونی و رسمی و دیپلماتیک خود هرگز ساکت نمینشیند. جمهوری اسلامی ایران که برای جلوگیری از گسترش دامنه درگیری، تا همین اواخر نیز در برابر سایر حملات تروریستی موشکی رژیم اسرائیل با ملاحظات منطقه و فرصت دادن به نقش سازمان ملل ، خویشتنداری قابلتوجهی نشان داده بود، وقتی با مشاهده ادامه چراغ سبز کاخ سفید به تداوم جنایات رژیم اسراییل و در نتیجه تداوم انفعال شورای امنیت در جلوگیری از حملات رژیم اسرائیل مواجه شد، دیگر به هیچ وجه نمیتوانست در برابر حمله به سفارت و تعرض به حاکمیت خود، صبر پیشه کند.
بنابراین، حمله نظامی 13 آوریل ایران:
اول، کاملاً ضروری بود چون ایران گزینه دیگری جز آن نداشت؛
دوم، ابتدای به ساکن نبود بلکه در پاسخ به یک سلسله جنایات و حملات موشکی رژیم اسرائیل به منافع ایران بویژه به سفارت ما در سوریه انجام شد؛
سوم، در استیفای حق دفاع مشروع ایران تحت حقوق بینالملل صورت گرفت؛
چهارم، با رعایت معیار عدم تعرض به افراد و اماکن غیرنظامی انجام شد؛
و پنجم، صرفاً بر دو تأسیسات نظامی رژیم اسرائیل که در حمله به سفارت ما استفاده شدند، متمرکز گردید. بنابراین از نظر گستره و ضرورتهای نظامی نیز محدود و متناسب بود. همچنین، از آنجاکه کاملاً معلوم بود برخی حامیان رژیم اسرائیل که شریک مطلق کشتار مردم در غزه هستند، حتماً به آن رژیم در تلاش برای خنثیسازی حمله ایران کمک خواهند کرد، لذا دفاع مشروع به گونه ای انجام شد تا نیل به هدف تضمین گردد. طراحی سنجیده٬ دقیق و حاوی پیام اقدام ما در حمله محدود و حداقلی نیروهای مسلح کشورم در چارچوب حقوق بین الملل و دفاع مشروع و خسارات وارده به اهداف مشخص نظامی و عدم تعرض به مناطق غیر نظامی، درستی این ارزیابی و متناسب بودن حمله و البته اصابت دقیق آن به هدف را تضمین کرد.
آقای رئیس
تأکید میکنم: اکنون دفاع مشروع و اقدام متقابل و متناسب ایران پایان یافته است. بنابراین، باید رژیم اسرائیل وادار گردد از تکرار هرگونه ماجراجوئی نظامی افزونتر علیه منافع ایران دست بردارد. مسلماً، در صورت هرگونه استفاده رژیم اسرائیل از زور و تعرض به منافع ایران، جمهوری اسلامی ایران نیز در استیفای حق ذاتی خود در دادن پاسخ آنی، قاطع و قوی به آن و پشیمان ساختن قطعی و کامل این رژیم لحظهای تردید نخواهد کرد. این تصمیمی تغییر ناپذیر است.
می خواهم از نیویورک و با صدای بلند روشن سازم که ایران همواره بخش مثبت تحولات منطقه، در تثبیت صلح و امنیت پایدار و از جمله مبارزه با تروریسم بوده است. ما در تحقق حداکثری امنیت ملی و منافع کشور و امنیت جمعی منطقه حساس غرب آسیا با هیچ طرفی تعارف نخواهیم داشت. شورای امنیت باید رژیم سرکش و یاغی اسراییل را مهار و ریشه جنگ و نسل کشی در غزه را فورا پایان دهد.
زمانی که در مورد امنیت پایدار و ثبات منطقه و مقابله با تروریسم صحبت می کنیم، نمی توان به نقش بسیار تاثیر گذار و برجسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مبارزه با تروریسم اشاره نکرد. نمی توان از فداکاری سرداران و فرماندهان آن، بویژه سرلشکر قاسم سلیمانی تجلیل نکرد.
بی تردید فداکاری سردار سلیمانی و سپاه پاسداران در بازگرداندن آرامش به منطقه و در کمک به دولت و مردم عراق و سوریه زبانزد همگان است.
در این چارچوب مستشاران نظامی ضد تروریسم ایران با قدرت به تلاش خود برای نیل به امنیت پایدار منطقه ادامه خواهند داد.
آقای رئیس،
جنایات رژیم اسرائیل در غزه و کرانه باختری و سایر مناطق فلسطین اشغالی و نیز حملات آن به برخی کشورهای منطقه بیانگر چند واقعیت انکارناپذیر است:
اول) حملات نظامی گسترده این رژیم اسرائیل دارای تمامی عناصر مادی و معنوی جنایت تجاوز، جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و جنایت نسلکشی بوده و بنابراین موجب مسئولیت بینالمللی رژیم و متحدین آن و مستلزم محاکمه و مجازات همه آمران، عاملان و حامیان ارتکاب آن جنایات است.
دوم) رژیم اسرائیل، با اتکاء به حمایت دولت آمریکا و برخی متحدین خود، برای پیشبرد سیاست آپارتاید، پاکسازی قومی و نسلکشی و حتی توسعه دامنه جنگ، هیچ خط قرمزی را مراعات نمی کند.
سوم) آمریکا و برخی کشورهای غربی، عامل اصلی ممانعت از تلاشهای جدی جهانی از جمله در این شورا برای برقراری آتشبس فوری و دائم در غزه و جلوگیری از پذیرش عضویت کامل دولت فلسطین در سازمان ملل و عدم همراهی با صدور بیانیه شورا در حمایت از کنوانسیونهای شناخته شده وین و اصل تعرض ناپذیری اماکن دیپلماتیک به شمار می روند.
دوم) ذات و ماهیت رژیم اسرائیل مبتنی بر تجاوز، اشغال، ترور و نسلکشی است. لذا تمامی اقدامات گذشته آن نظیر مذاکرات به اصطلاح صلح، انعقاد پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط نیز نه تنها صلح طلبانه نبوده بلکه ذاتاً و کاملاً فریبکارانه و در نتیجه فاقد هر گونه نتیجه عملی جهت تحقق حقوق ذاتی ملت فلسطین بوده است.
سوم) تحولات و مقاومت غزه و کرانه در شش ماه گذشته بار دیگر ثابت کرد، از بین بردن مقاومت فلسطین و حماس، به عنوان یک حرکت آزادیبخش در مقابل اشغالگر، توهمی بیش نیست. حمایتِ همه ملل منطقه و آزادیخواهان جهان از مقاومت ستودنی ملت فلسطین نیز ثابت کرد که این ملت در تحقق این حق ذاتی خود تحت حقوق بینالملل اصلاً تنها نیست. اسرائیل یک دولت مشروع نیست، فقط یک قدرت اشغالگر است و گذشت زمان نیز هرگز به قدرت اشغالگر مشروعیت نمی بخشد. چرا که بر مبنای اصول شناخته شده حقوق بین الملل، وضعیت اشغال یک سرزمین موقتی است حتی اگر دههها بطول انجامد.
ششم) اقدامات بیثباتکننده تلآویو در منطقه، تهدیدی واقعی برای صلح و امنیت بوده و جلوگیری از این روند نیز یک ضرورت فوری و قطعی است؛ موضوعی که اصولاً وظیفه ذاتی شورای امنیت بهشمار میرود.
آقای رییس؛
ضمن قدردانی از تلاشهای مثبت دبیرکل سازمان ملل در حمایت از حقوق مردم فلسطین، ج.ا.ایران همصدا با بسیاری از دولتها و کشورهای جهان، از این شورا میخواهد با مد نظر قرار دادن وخامت بالا، گستره وسیع و آثار منفی و سهمگین جنگ و نسلکشی در غزه و با هدف متوقف کردن خطر واقعی گسترش دامنه جنگ، و نیز پیامدهای راهبردیِ زیانبار و گسترده آن بر صلح و امنیت، در این شرایط حساس، مسئولیت خود را جدی گرفته و از تمامی اختیارات و ظرفیتهای موجود برای توقف فوری حملات جنایتکارانه رژیم اسرائیل در غزه و از جمله رفح، تمرکز ویژه به ارسال کمکهای بشردوستانه کافی، واداشتن رژیم اسراییل به عقب نشینی از سراسر غزه و تبادل اسرای دو طرف استفاده کند تا همگان شاهد بازگشت امنیت و آرامش به منطقه، از سواحل مدیترانه تا دریای سرخ باشیم. به یاد داشته باشیم، امنیت منطقه، امنیت جهان و امنیت همه ماست،
در این چارچوب، قویاً از شورای امنیت انتظار میرود با تصویب یک قطعنامه جامع، قاطع و تحت فصل هفتم منشور ملل متحد، نسبت به این موارد اقدام کند:
۱- برقراری آتشبس فوری، کامل، بیقید و شرط و دائم در تمام مناطق غزه از جمله در رفح؛ و حتی کرانه باختری
۲- رفع کامل محاصره انسانی غزه؛
۳- تبادل انسانی اسرا؛
۴- موظف ساختن رژیم به خروج فوری، کامل و غیرمشروط تمامی نیروهای نظامی و ادوات و تجهیزات آنها از غزه و ضرورت بازگشت امن مردم به مناطق و اماکن خود؛
۵- اعمال تحریم جامع و فوری تسلیحاتی علیه رژیم اسراییل ؛
۶- حمایت از قرار موقت الزام آور دیوان بین الملل دادگستری و فراهم ساختن زمینه محاکمه و مجازات تمامی آمران، عاملان و حامیان جنایات اسرائیل به دلیل ارتکاب نسلکشی، کشتار هدفمند خبرنگاران، کارکنان نهادهای مردمی خدمات رسانی، کاربرد مکرر سلاح های غیرمتعارف از جمله بمب های فسفری و تهدید مکرر مقامات رژیم اسراییل به استفاده از بمب هسته ای در غزه ؛
آقای رییس
مایلم مجدداً تأکید کنم که ریشه بحران خاورمیانه در اشغال سرزمین تاریخی فلسطین نهفته است. حل جامع، عادلانه و دائمی آن نیز به فراهم آوردن زمینه لازم برای تحقق کامل و آزادانه حق مسلم ملت فلسطین در تعیین سرنوشت خویش از طریق برگزاری یک رفراندوم، میان همه ساکنان اصیل فلسطینی شامل مسلمان، مسیحی و یهودی با کمک سازمان ملل و ایجاد دولت فراگیر، تاریخی و مادری فلسطین به پایتختی قدس شریف است.
سخنانم را با شعری عالمگیر از سعدی شاعر بزرگ ایرانی به پایان می برم، شعری که بر روی فرش اهدایی بافت ایران بر دیوار ساختمان سازمان ملل نقش بسته است، همان فرش ایران که نماد صبر راهبردی، علم، هنر و اقتدار ایران و همه ایرانیان در سراسر جهان است.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
سپاسگزارم، آقای رئیس.